ما انسانها همیشه از روی علاقه و احساس خوشایند چه در زندگی شخصی و ارتباطات فردی، و چه در زندگی شغلی خود، بدنبال اصل بودن و اصیل بودن بوده ایم.
شاید بتوان گفت در باب اصالت برند پارادوکس اینجاست که برند اگر اصیل نباشد اصلا برند نیست (یا برندی بوجود نیامده است) چون از الزامات برند بودن اصالت است!
از نگاه اکثر روانشناسان و جامعه شناسان اصل و اصیل بودن چه در ماده و چه در شخصیت که در زبان انگلیسی با کلمات Originality یا Genuity مترادف میبینیم بصورت خلاصه و ساده یعنی ️با خود و دیگران صادق بودن (البته نه صداقت داشتن بنا به شرایط)، مسئولیت اشتباهات را پذیرفتن و در نهایت یعنی تناسب در ارزشها، آرمانها و اعمالتان
معنی زندگی مطابق با ارزشها و اهداف خود و نه مطابق با ارزشها و اهداف دیگران است. به زبان سادهتر، اصالت یعنی پایبند بودن به شخصیت، ارزشها و روح
امروز از نگاه برندینگ مدیریت و کنترل برند از خود حضور برند مهم تر است.
اصالت بهعنوان یک ویژگی موردعلاقه مصرفکنندگان یا مشتریان که منعکسکنندۀ درک از منحصربهفردبودن، واقعی یا اصلیبودن یک برند است، این نگاه از منظر سابقه ، جدیدا ظهور پیدا کرده است و به بازاریابان و متخصصین حوزه برندسازی کمک میکند تا برندهای خود را از رقبا متمایز کنند یا قیمت بیشتری طلب کنند.
مثلث اصالت برند :
1- پایبندی به ارزشها، رسالت و وعده اولیه (چرایی شکل گیری برند)
2- رعایت همیشگی صداقت کیفیت و اخلاق (چه با اعضا و کارمندان چه با محیط و مخاطبین)
3- عدم تغییر در ساختار و اصول زیبایی شناختی اولیه برند